موسیقی ملی ایران
موسیقی ملی ایران
گذری بر موسیقی فاخر ایرانی و دماوند موسیقی ایران استاد محمدرضا شجریان 
نويسندگان
آخرين مطالب
لینک دوستان

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان موسیقی ملی ایران و آدرس ali-bayat.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





 

مجموعه چاووش

این آلبوم‌ها بین سال‌های ۵۷ تا ۶۰ منتشر شده است و از آثار ماندگار موسیقی سنتی ایران محسوب می‌شود

وقتی حرف از مجموعه چاووش و گروه شیدا و عارف میشه ، دیگه حرف از چهار شعر و چهار نوازنده و یک و دو آلبوم نیست ...
حرف از دوره تاریخی - حماسی یک ملت هست ...
روزهایی که بوی باروت ، صدای موشک ، زنگ کاروان های ایثار و دفاع ، بانگ آژیرهای سفید و قرمز و خلاصه ، فضایی پُر از بوی ایثار و شهادت رو یادآور میشه ...
درسته این آلبوم ها بین سال های 57 تا 60 منتشر شده ، اما بعضی از این تصنیف ها الان هم به گوش برسه یاد اون روزها رو تازه میکنه ...
سن و سال من به جنگ نمیخوره اما چشم هایی رو دیدم که با شنیدن صدای جادویی شجریان هنگامی که آواز سر میده که " ایران ای سرای امید ... " ، اشک درونشون جاری میشه ...
مجوعه چاووش به غیر حرف های زیادی که در دوره خودش برای گفتن داشت ، کمک بزرگی هم به موسیقی ایرانی کرد و میشه گفت یکی از مشوق های اصلی نسل دومی ها هم به شمار میاد ...
نسل دومی هایی که با شنیدن این مجموعه علاقه مند به موسیقی اصیل شدند و بدنبال استعدادهای ناشکفته خود رفتند ...

 

چاووشیها که تشکیل شده از یک سری فارغ والتحصیلان هنرستان موسیقی ملی و دانشگاه هنرهای زیبا بودند ، قبل از انقلاب مؤسسه ای را به همین نام راه اندازی کردند که به تدریس و فعالیت در عرصه موسیقی می پرداختند . با شروع حرکتهای انقلابی، چاووش راه خود را از سایر گروههای موسیقی درباری جدا کرد و به سیل انقلاب پیوست . رهبری گروه (که بعداً به دو گروه "شیدا" و "عارف" تقسیم شدند) بر عهده محمدرضا لطفی - نوازنده تار - بود. پشنگ کامکار نوازنده سنتور ، هادی منتظری نوازنده کمانچه ، عبدالنقی افشارنیا نوازنده نی ، پرویز مشکاتیان نوازنده سنتور ، حسین علیزاده نوازنده تار و ... گروه نوازندگی چاووش را تشکیل می دادند. محمدرضا شجریان و شهرام ناظری نیز آواز قطعات را بر عهده داشتند .مرحوم مهدی فتحی (نقش عمروعاص در سریال امام علی) هم به دکلمه اشعار می پرداخت . حاصل تلاش چاوشیها انتشار 8 آلبوم ارزشمند و شنیدنی (چاووش 1 تا چاووش 8) بود که فقط در همان دوره تهیه و تویع شد و بعد از انقلاب بسیاری از قطعاتش ممنوع (به اتهام نگرش چپی اشعار!) و بسیاری از آنها به فراموشی سپرده شد. متأسفانه پس از پیروزی انقلاب، مسئولین امر با حرکت های رادیکال خود و مارکسیست خواندن برخی از افراد گروه، موجبات انحلال چاووش را فراهم کردند. همین رفتارها با موسیقی سنتی ادامه پیدا کرد و کارشکنی ها و موانع زیادی سر راه آلبوم ها (مانند آلبوم بیداد) و برگزاری کنسرت های موسیقی سنتی قرار گرفت .

هنوز که هنوز است صدا و سیما از نمایش سازهای موسیقی سنتی پرهیز می کند، اما گیتارها و پیانوهای فیلم های غربی را به راحتی نمایش می دهند (حتماً تار و سه تار و کمانچه وطنی پس از 28 سال نجس مانده اند، ولی آلات موسیقی بلاد کفر را پاک و منزه تشخیص داده اند!) همین سیاست موجبات تنزل سطح سلیقه شنیداری ایرانیان را فراهم کرده و نسل ما را از این موسیقی ناب جدا نموده و هجویات بنیامینی را جایگزین کرده است! دریغ از این همه سیاست گذاری ها ...

حركت هاي انقلابي هنرمندان جوان موسیقی ایرانی تقريبا از سال هاي آغازين دهه 50 شکل گرفت؛ از دل نهادي به نام مرکز حفظ و اشاعه موسيقي ایرانی و در ذهن و مضراب و حنجره شاگردان نورعلي خان برومند و عبدالله دوامي .

حسين عليزاده در روزهاي تاريک سال 56 قطعه «حصار» را در يادبود زندانيان سياسي رژيم شاه در چهارگاه ساخت. تصنيف زيباي «برادر بي قراره» با مطلع «شب است و چهره ميهن سياهه / نشستن در سياهي ها گناهه» هم از موسيقي هاي انقلابي است كه توسط محمدرضا لطفي در توصيف سياهي آن روزها ساخته شد. پرويز مشکاتيان هم «رزم مشترک» را با مطلع «همراه شو عزيز تنها ممان به درد / کاين درد مشترک / هرگز جدا جدا درمان نمي شود» ساخت.
محمدرضا شجريان نيز که از شاگردان مکتب برومند بود، با گروه هاي انقلابي آن روز هم نوا شد .

خيلي از موسيقي دانان زبده آن روزگار گردهم آمدند و قطعات و ترانه هايي را تصنيف کردند تا دوشادوش مردم به پا خاسته باشند. همين روزها بود که هنرمندان موسیقی ایرانی، تصميم گرفتند کانوني به نام «چاووش» تشكيل دهند.

کانون چاووش را بزرگان امروز موسیقی ایرانی و ادبيات ما و جوانان مصمم آن روزگار بنا كردند و طي اين رخداد بزرگ هنري، ده ها اثر باشکوه در قالب ۱۲* حلقه نوار به علاقمندان موسيقي عرضه شد که در هريک از اين قطعات نقطه عطف بزرگي در موسيقي امروز ما به شمار مي آيد. خوانندگاني چون شهرام ناظري، صديق تعريف، بيژن کامکار با حضور هنرمندانه در چاووش بيشتر شناخته شدند و با خلق آثاري زيبا و دلنشين گام هاي نخست هنري خود را برداشتند.

آلبوم اول اين گروه با نام «به ياد عارف» در تابستان 1357 منتشر شد. اين آلبوم تركيبي از موسيقي محمدرضا لطفي، صداي محمدرضا شجريان و اشعار هوشنگ ابتهاج بود كه محتواي موسيقايي‌اش درباره عارف قزويني موسيقي دان و تصنيف ساز مشهور دوره قاجار است. «چاووش 2» بي‌درنگ پس از پيروزي انقلاب اسلامي و «چاووش 3» ابتداي جنگ وارد بازار شد. چاووش 2 و 3 سرودهايي است انقلابي كه احساسات اجتماعي ناشي از انقلاب و روحيه سياسي مردم در آن دوره را به خوبي بازتاب مي‌دهد. اما چاووش شماره يك به طور غيرمستقيم و البته بسيار ريشه‌اي‌تر، متناسب با افكار انقلابي مردم است.

نظر محمدرضا لطفی در مورد جاوش

انزوای طولانی موسیقی رسمی ایران (ردیف دستگاهی) در دوران پهلوی و حمایت مطلق از موسیقی ارکسترهای نیمه غربی با نام موسیقی "مدرن هنری ایران" و حذف بودجه های لازم در حمایت از موسیقی ناب ردیفی ایران باعث توقف انتقال سینه به سینه ی فرهنگ موسیقی ایرانیان شد. پیامد این سیاست غلط فرهنگی در طول بیش از نیم قرن، فروپاشی نظام آموزشی و خلاقه ی این هنر بود تا جایی که بیشتر موسیقی دانان بنام و سرزنده، یا خانه نشین شدند یا به کسب و پیشه ی دیگری روی آوردند.

"به یاد عارف" را من در سال 1351 ساختم و شعر آن را آقای امیر هوشنگ ابتهاج (سایه) در سال 1354 سرودند. به هنگام ساخت این اثر عبارتی مانند: عارف زدست ما رفت و ... به ذهن من می آمد که جان مایه ی ساخت این ترانه به وسیله شاعر با ارزش و گرامی «سایه» شد. ایشان همیشه از من می خواستند اگر کلماتی هنگام ساختن موسیقی به ذهنم می رسد آنها را برای ایشان بازگو کنم. زیرا این کار می توانست به عنوان نیت و انگیزه ی اولیه ی آهنگساز، به ساخت شعر کمک زیادی کند.شاعر با درک زندگی عارف و شیوه ی بیانی او از کلمه ی عارف، در این اثر چنین استفاده کرده است:
داد، داد، عارف با داغ دل زاد.

اولین اجرای این اثر به وسیله ی ارکستر گلها به رهبری فرهاد فخرالدینی ضبط شد و هنرمند «انسان بی من و ما» جواد معروفی با تنظیم لطیفش به انتقال روح آن کمک ارزنده ای کرد. این اجرا با ساز من تکمیل شد و در برنامه ی هفتگی "گلهای تازه" قرار گرفت. محمدرضا شجریان تنها با یک ادیت، آواز این برنامه را تا انتها یک دست اجرا کرد و به حق در زنده نگه داشتن این اثر نقش بسیار بالایی را به عهده داشت. فریدون شهبازیان با وسواس بسیار به رتوش و ادیت صدا پرداخت، باید اضافه کرد نقش او در شهرت تعدادی از خوانندگان غیر قابل انکار است.

این برنامه در سال 1355، ابتدا بصورت کنسرت در دانشگاه کرمان و پس از تمرین های پیاپی به اجرا درآمد. شاید این اولین برنامه ی مستقل یک گروه موسیقی بود که در فاصله ی سی سال تا آن زمان اجرا شده بود. حضور سایه در این کنسرت قوت قلبی برای همه ی ما بود و مهمانداری آقای مطلوب، استاد دانشگاه کرمان، فراهم آورنده ی شور و حال برنامه. جای این عزیزان در عرصه ی هنر موسیقی ملی ما همیشه خالی است. متاسفانه این کنسرت ضبط نشد تا اجرای یگری به جز ضبط صحنه ای تقدیم علاقمندان شود.

ضبط مجموعه ای که هم اکنون در اختیار شماست در سال 1356 در «استودیو بل» توسط آقای ایرج حقیقی –که اکنون در دانمارک زندگی می کند-  انجام شده و مسئولیت نظارت بر ضبط و میکس برعهده ی فریدون شهبازیان بوده است. این اولین برنامه ای بود که به صورت شانزده باندی ضبط شده است. تک نوازی های آقایان عبدالنقی اقشارنیا و پشنگ کامکار و ارژنگ کامکار به وسیله ی اینجانب تدوین و کنترل شده است و ابتدای چهارمضراب سنتور متعلق به مطرب دوره گردی است از گیلان که با همکاری پشنگ کامار زیر نظر اینجانب کامل شده است.

نکته ی دومی که در اینجا لازم است بیاید نقش این نوار در شکل گیری مرکز فرهنگی – هنری چاووش است. نگارنده هنگامی که شرایط رادیو را برای مطرح کردن بیشتر موسیقی کافی ندانست، به فکر افتاد زمینه ی یک گروه شیدای مستقل را فراهم آورد. به همین خاطر با کمک آقای سایه و شادروان احمد لنکرانی که از دوستداران ما و شجریان بودند صحبتی با آقای اردهالی (جهان موزیک) شد و در پی این توافق بود که من به یاد عارف را به عنوان اولین کار، مناسب دیدم و اقدام به ضبط آن نمودم.

 

*گروه شیدا*

گروه شیدا در سال 1353 ، توسط  محمدرضا لطفی و به یاری هوشنگ ابتهاج تاسیس شد . علاوه بر لطفی ، عبدالنقی افشارنیا  نوازنده نی ، پشنگ کامکار نوازنده سنتور ، مجید درخشانی  نوازنده تارباس ، اسماعیل صدقی آسا نوازنده عود ، زیدالله طلوعی  نوازنده تار ، هادی منتظری و رضا منظمی نوازندگان کمانچه ، بیژن کامکار نوازنده رباب و دف  و ارژنگ کامکار نوازنده تنبک ، اعضای این گروه بودند .

نخستین فعالیت های گروه ، بازسازی و اجرای آثار آهنگسازانی چون شیدا ، عارف ، امیر جاهد ، درویش خان و ... بود . بیشتر این آثار به صورت مونوفون (تک صدایی) و به سبک قاجار اجرا میشدند . پیشتر آهنگسازانی چون فرامرز پایور ، به اجرای آثار گذشتگان ، پرداخته بودند ؛ با این تفاوت که پایور با سلیقه خاص خود به تنظیم این آثار میپرداخت .

البته اجرای مونوفون آثار را نمیتوان یک ویژگی صرفا منفی دانست . این فرم از موسیقی نیز جایگاه خاص خود را دارد و البته سالها تفکر حاکم برموسیقی ایرانی نیز بوده است .

"چهره به چهره" از نخستین آثار این گروه بود . اجرای دستگاهی مانند نوا که سالها دست نخورده مانده بود ، از ابتکارات این گروه بود . حضور تفکر جوان و نو در گروه شیدا ، در سازبندی گروه نیزموثر افتاد و سبب شد تا سازهایی مانند دف و بمتار نسبت به قبل نقش پررنگ تری در اجراها داشته باشند .

با نزدیک شدن به انقلاب ، انگیزه های سیاسی نیز به تفکرات اعضای گروه شیدا افزوده شد .شیدا ، وارد مرحله جدیدی از زندگی خود میشود . گروه های عارف وشیدا ،  آثار بی نظیری در چاوش خلق کردند . مجموعه های چاووش را از نظر فرم باید در چند دسته نسبتاً متفاوت قرار داد. در واقع بخشی از برنامه های اجرا شده در این آلبوم ها از رپرتواری کاملاً سنتی برخوردارند، بخشی سرودها و ترانه های میهن پرستانه و انقلابی هستند و بخشی نیز تجربیاتی بسیار ارزشمند در زمینه موسیقی بی کلام به حساب می آیند. اگر چاووش های ۹ و ۱۰ را در نظر نگیریم، باید این نکته را یادآور شد که در برنامه های سنتی ارائه شده در این مجموعه تاثیرپذیری از وقایع سیاسی آن دوران به شدت احساس می شود و در بسیاری از موارد اشعاری مناسب با حس و حال آن دوران انتخاب شده که در آن میان می توان به «چاووش ۲» و «چاووش ۶» اشاره کرد که در این آخری، تصنیف «سپیده» شاید محبوب ترین و جاودانه ترین اثر تولید شده در آن دوران به حساب آید.

 

*آغاز انحطاط گروه*

با گذشت زمان و کم رنگ شدن انگیزه های انقلابی  و البته دلائل دیگر ، فعالیت گروه شیدا روز به روز کم تر شد . در سال 1362 محمدرضا لطفی از ایران رفتند . دیگر از شیدایی که نه لطفی در آن وجود داشت و نه هوشنگ ابتهاج (سایه ای که برای گروه ارزشمند بود )، چه انتظاری میشد داشت . در نبود لطفی ، پشنگ کامکار ، به عنوان سرپرست گروه معرفی شد . در این مقطع ، از این گروه آثاری مانند فراق و گلگشت با صدای صدیق تعریف منتشر شد .

با شکل گیری گروه کامکارها و با توجه به اینکه ، پشنگ کامکار سرپرست گروه شیدا بود و همچنین تعدادی از افراد این خانواده ، در گروه شیدا بودند ، زمانی برای فعالیت خانواده کامکار در شیدا باقی نمی ماند و عملا گروه شیدا به حالت تعطیل درآمد .

با بازگشت لطفی به ایران در سال 1376 ، اعضای گروه مجالی برای دیدار دوباره می یابند . اما دیگر از آن روحیه همکاری خبری نیست.

گروه شیدا در آن سال ، پس از سکوتی طولانی ، فعالیت خود را از سرمیگیرد . با این تفاوت که تعدادی از اعضای گروه عوض شده اند . گروه ، تعدادی کنسرت با عنوان یادواره نورعلی برومند اجرا کرد .

البته این اجراها دوامی نداشت . لطفی به آمریکا رفت و درخشانی به آلمان . گروه نیز تا بازگشت مجدد لطفی به ایران خاموش ماند . درچند ماه اخیر خبرهایی شنیده شده است  که حکایت میکرد از تمرین های دوباره گروه شیدا.

 

ایران ای سرای امید
بر بامت سپیده دمید
بنگر کزین ره پر خون
خورشیدی خجسته رسید
اگر چه دلها پر خون است
شکوه شادی افزون است ...

·         آلبوم اول گروه چاووش:     به ياد عارف ... / محمدرضا شجريان . محمدرضا لطفي . گروه شيدا

·         آلبوم دوم گروه چاووش:    برادر بيقراره . آن زمان كه بنهادم سر به پاي آزادي ... / شجريان . شهرام ناظري . لطفي . گروه شيدا

·         آلبوم سوم گروه چاووش:    سواران دشت اميد /  گروه شيدا به سرپرستي حسين عليزاده

·         آلبوم چهارم گروه چاووش:    مرا عاشق / شهرام ناظري . گروه شيدا و عارف .. آهنگسازان : محمدرضا لطفي و پرويز مشكاتيان

·         آلبوم پنجم گروه چاووش:    گروه شيدا و عارف . هنگامه اخوان

·         آلبوم ششم گروه چاووش:    سپيده / محمدرضا شجريان . محمدرضا لطفي و گروه شيدا

·         آلبوم هفتم گروه چاووش:    سالگرد انقلاب / شجريان . شهرام ناظري . گروه شيدا و عارف

·         آلبوم هشتم گروه چاووش:    كاروان شهيد / شهرام ناظري و سيما بينا . گروه شيدا به سرپرستي محمدرضا لطفي

·         آلبوم نهم گروه چاووش :   جان جان / محمدرضا شجريان . محمدرضا لطفي . گروه شيدا

·         آلبوم دهم گروه چاووش:    به ياد طاهرزاده / گروه شيدا و عارف . محمد رضا لطفي . صديق تعريف

·         آلبوم بازدهم گروه چاووش:   تکنوازی سنتور

·         آلبوم دوازدهم گروه چاووش :    دستگاه سه گاه . بیات ترک . دشتی

 


 

 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






برچسب‌ها: <-TagName->
.: Weblog Themes By themzha :.

درباره وبلاگ

بگذار تا مقابل روی تو بــــــگذريم دزديده در شمايل خوب تو بنگريم شوق است در جدايی و جوراست در نظر هــم جـور به که طـاقت شـوقت نــــياوريم ----------------------------------------------- نام : علـی نام خانوادگی: بیـات ساز مورد علاقه : تـار آواز مورد علاقه :ابوعطا ----------------------------------------------- یاری انـدر کس نمی بـینم یـاران را چه شد؟ دوستی کی آخر آمد؟ دوستداران را چه شد؟ آب حیوان تیره گون شد خضر فرخ پی کجاست؟ خون چکید از شـاخ گل، ابـر بـهاران را چه شد؟ کـس نـمی گویـد کـه یـاری داشـت حـق دوسـتی حق شناسان را چه حال افتاد، یاران را چه شد؟ لعـلی از کـان مـروت بـرنـیامد، سـال هـاست تابش خورشید و سعی باد و باران را چه شد؟ شهر یاران بود و خـاک مـهربانان این دیـار مهربانی کی سر آمد؟ شهریاران را چه شد؟ گوی توفـیق و کـرامت در مـیان افـکـنـده¬اند کس به مـیدان در نیامد، سواران را چه شد؟ صد هزاران گل شکفت و بانگ مرغی برنخاست عـندلیـبان را چه پـیـش آمـد؟ هَـزاران را چه شـد؟ زهره سازی خوش نمی سازد، مگر عودش بسوخت؟ کــس نـدارد ذوق مــستـی، مـیگـسـاران را چـه شــد؟ حافـظ! اسرار الـهی کـس نـمی دانــد خــمــوش از که می پرسی که دور روزگاران را چه شد؟
امکانات وب
ورود اعضا:

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 186
بازدید دیروز : 125
بازدید هفته : 462
بازدید ماه : 339
بازدید کل : 37924
تعداد مطالب : 187
تعداد نظرات : 13
تعداد آنلاین : 1

Google

در اين وبلاگ

پایگاه مرکزی اطلاع رسانی گروه انسانهای سبزGPG
Alan Quasha Quadrant
Alan Quasha


Alan Quasha Quadrant
Alan Quasha
دریافت کد لوگو